جدول جو
جدول جو

معنی مس مس هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو

مس مس هکاردن
دست دست کردن، اهمال نمودن در کار، تردید و دودلی در عمل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مس مس کردن
تصویر مس مس کردن
در کاری آهستگی و کندی کردن، کاری را به تانی انجام دادن
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
با نهایت کاهلی کاری را انجام دادن. به کندی و بطءکاری را ورزیدن. تل تل کردن. این دست آن دست کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از مس مس کردن
تصویر مس مس کردن
با نهایت کاهلی کاری را انجام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
معطلی دادن، تعلل کردن، درنگ در کار
فرهنگ گویش مازندرانی